شهید هادی کلانتری

ساخت وبلاگ
 1- تفسیر قمی : (307 )على بن ابراهيم قمى، در کتاب تفسير القمي  جلد 1 صفحه  141مینویسدوَ إِذا حَكَمْتُمْ بَيْنَ النَّاسِ أَنْ تَحْكُمُوا بِالْعَدْلِ‏ ثم فرض على الناس طاعتهم فقال: يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ‏  : يعني أمير المؤمنين ع‏.2-تفسیر طبری  : (   310) در مورد اولی الامر میگوید: 1- ابو هریره گفته است :  اولی الامر امراء و فرماندهان هستند .2- ابن عباس و سعید بن جبیر  روایت کرده اند  که : منظور از اولی الامر عبد الله بن حذافة فرمانده یکی از نبردهاست.3- ابن زید گفته  : منظور از اولی الامر  سلاطین هستند.4- برخی گویند : اولی الامر فقها . ابوبکر و عمر و  صحابه پیامبر هستند.5- طبری در پایان ذکر روایات بسیار زیاد و متعدد در مورد اولی الامر معتقد است که اطاعت از اول الامر در معصیت خداوند جایز نیست.قول درست تر (درباره معنای اولی الامر) سخن کسی است که می‌گوید: مراد از اولی الامر فرماندهان وحاکمان‌اند، چون اخبار صحیح از رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم نقل شده که در آن به اطاعت پیشوایان و فرماندهان، در جایی که امر به اطاعت خدا کنند و برای مسلمین مصلحت باشد، دستور داده است. آن گاه طبری روایتی را از ابوهریره نقل می‌کند که در آن از قول پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم می‌گوید: پس از من حاکمانی امور شما را به دست خواهند گرفت... پس در آنچه که موافق حق بود، آنان را اطاعت کنید و سخنشان را بشنوید. منبع: طبرى، محمد بن جرير، جامع البيان فى تفسير القرآن (تفسير الطبرى)، 30جلد، دار المعرفة - لبنان - بيروت، چاپ: 1، 1412 ه.ق.3- تفسیر عیاشی : (320  )محمد ب شهید هادی کلانتری...
ما را در سایت شهید هادی کلانتری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5shahidhadikalantarib بازدید : 128 تاريخ : سه شنبه 10 آبان 1401 ساعت: 5:36

در طول تاریخ افرادی بوده اند که به وحیانی بودن قرآن اعتقاد نداشتند و برخی افراد نیز در فکر معارضه با قرآن و آوردن کتابی مانند آن بودند.از این افراد می توان به ابن مُقَفَّع ، ابن اَبی العَوجاء، ابو شاکر دیصانی و عبد الملک بصری اشاره کرد. گفته اند ابن مقفع و سه فرد نامبرده ، در مسجد الحرام، سرگرم مسخره کردن حج گزاران بودند و به اسلام وقرآن می تاختند.ابن أبی العوجاء، پیشنهاد کرد بیایید هر یک از ما چهار نفر، یک چهارم قرآن را نقض کنیم و بدین سان با ابطال نبوت محمد، دین اسلام نیز باطل و تباه خواهد شد. این افراد هماهنگ کردند که سال بعد و همانجا، هر یک دست آورد خود را عرضه کند.سال بعد فرا رسید و آنان در هما جا گرد آمدند ولی هیچ یک، نوشته ای با خود نیاورده بود.ابن أبی العوجاء گفت: وقتی از شما جدا شدم، در این آیه اندیشیدم«فَلَمَّا اسْتَيَسُواْ مِنْهُ خَلَصُوا نجِيًّا»، (یوسف، 80؛ پس چون افراد نومید شدند، راز گویان کنار کشیدند) من نتوانستم در برابر فصاحت و بیان آن چیزی بیاورم لذا از فکر معارضه با قرآن صرف نظر کردم.عبد الملک بصری گفت: من وقتی که از شما جدا شدم در فکر این آیه بودم «يَا أَيُّهَا النَّاسُ ضُرِبَ مَثَلٌ فَاسْتَمِعُواْ لَهُ إِنَّ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ لَن يخَلُقُواْ ذُبَابًا وَ لَوِ اجْتَمَعُواْ لَهُ وَ إِن يَسْلُبهْمُ الذُّبَابُ شَيْئاً لَّا يَسْتَنقِذُوهُ مِنْهُ ضَعُفَ الطَّالِبُ وَ الْمَطْلُوبُ» (حج، 73) من نتوانستم همانند آن را بیاورم.ابو شاکر دیصانی گفت: من از زمان جدایی، پیوسته در فکر این آیه بودم: ( لَوْ كاَنَ فيهِما ءَالِهَهٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتا) (انبیاء، 22) من توان آن را نداشتم که مثل این آیه را بیاورم.ابن مقفع هم گفت:ای یاران، این قرآن از شهید هادی کلانتری...
ما را در سایت شهید هادی کلانتری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5shahidhadikalantarib بازدید : 126 تاريخ : سه شنبه 10 آبان 1401 ساعت: 5:36